ایلیاایلیا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پسرکم ایلیا

واکسن 18 ماهگی

تو مثل دعای مادرم از ته دل می آیی … سلام و صد سلام گرم به روي چون ماهت گل پسر قند عسلم.   عزيز دلم 14 اسفند ماه 18 ماهگيت تموم شد و وارد نوزدهم ين ماه زندگيت شدي .روز شنبه براي پايش رشد و زدن واكسنهات به درمانگاه رفتيم اما متاسفانه  پرسنل درمانگاه  جلسه داشتند و دست خالي برگشتيم به خونه.اما روز يكشنبه رفتيم درمانگاه و با شلوغي زياد اونجا يكساعتي رو توي نوبت بوديم بلاخره نوبت به ما رسيد و رفتيم داخل بعد از اندازه گيري قد و وزن و دورسرت كه متاسفانه رشد قدت و دور سرت خيلي كم بود و وزنت هم كه زياد نشده بود كه هيچي نزديك هشتصد گرم هم كم كرده بودي و علتش فكر ميكنيم مرضيهاي مكرر تبهاي زياد اين چند وقته ...
18 اسفند 1395

فرزندم....

عزیزترینم....... فرزندم....... من مادرت هستم......من با عشق، با اختیار، با آگاهی تمام پذیرفته ام ک مادرت باشم تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش رادوست میدارد، هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در آغوشش میگیرد من یک مادرم، هیچکس مرا مجبور به مادری نکرد من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بیخوابی های شبانه را، تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی که گاه از خود گذشتگی نامیده میشود...... تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات میتواند معجزه زندگی دوباره ام باشد.... من نه بهشت میخواهم نه آسمان نه زمین.....بهشت من زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست که در آغوشم رویای پروانه آرزوهایت را میبینی........  ...
1 اسفند 1395
1